ورود اعضاء
۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
كتاب هايي كه بچه ها را با طبيعت آشنا مي كند
چه كتابهايي براي فرزندان مان بخوانيم؟(قسمت اول)
در جامعه شهر نشيني ارتباط ما با طبيعت كم رنگ يا قطع مي شود. كودكان ما به جاي طبيعت با بازنمايي مصنوعي طبيعت سر و كار دارند. مثلا ما به جاي جنگل با پارك در ارتباط هستيم يا به جاي دريا چه با استخر در ارتباط هستيم.
در جامعه شهر نشيني ارتباط ما با طبيعت كم رنگ  يا قطع مي شود. كودكان ما به جاي طبيعت با بازنمايي مصنوعي طبيعت سر و كار دارند. مثلا ما به جاي جنگل با پارك در ارتباط هستيم يا به جاي دريا چه با استخر در ارتباط هستيم. اين باعث مي شود بسياري از مفاهيم كه در زندگي طبيعي براي ما ملموس هستند در زندگي شهر نشيني  براي ما ناملموس و غريب باشند و كسي بايد آن را براي ما توضيح بدهد و روايت كند. يكي از آنها مسئله زاد و ولد و مرگ است. كودكي كه د رروستا بزرگ مي شود ، زاد و ولد و تناسل را مي بيند. بارداري و زايمان حيوانات را مي بيند .بنابراين براي او ديگر مسائلي مثل تولد بچه سؤال نمي شود براي اينكه در انواع موجودات زنده اي كه در اطرافش هستند اين پديده را مي بيند و درك مي كند. اما براي كودك شهري به دليل اينكه اينها را نمي بيند برايش سوال مي شود. يكي از مسائل مهم براي پدر و مادرها اين است كه چطور تولد بچه و مسئله مرگ را به كودكشان انتقال بدهند.كسي كه در روستا يا محيط طبيعي زندگي مي كند و ترتيب فصول و مرگ فصلي گياهان و درختان و جانوران اطرافش را مي بيند همه اينها برايش ملموس مي شوند و بدون اينكه درباره اينها نياز به فرضيه سازي باشد به عنوان بخشي از زندگي با آن كنار مي آيد بدون اينكه دنبال توضيحي از آن باشد. اما باز كودك شهر نشين به دليل اينكه از همه اينها دور است وقتي كسي در اطرافش فوت مي كند شگفت زده مي شود و دنبال توضيح مي گردد كه چگونه اين اتفاق افتاد. در حالي كه اين اتفاق هميشه وجود دارد و ديوارهاي زندگي شهر نشيني نمي گذارد كه سوگواري همسايه طبقه بالايي را ببيند و وقتي اين اتفاق براي خودش مي افتد به نوعي جا مي خورد، شگفت زده مي شود و نمي تواند آن را درك كند. يا يكي از مسائلي كه در زندگي شهر نشيني وجود دارد اين است كه ما مراحل توليد غذايي كه مي خوريم را نمي بينيم. مثلا مي رويم ميوه فروشي ميوه را مي خريم. يا گوشت و نان و برنج و بقيه مواد را خيلي راحت و سريع تهيه مي كنيم. در سوپر ماركت انواع نان وجود دارد. اما كسي كه در روستا زندگي مي كند از زماني كه زمين را شخم مي زنند و بذر را مي كارند و درو مي كنند و گندم آرد و آرد خمير مي شود و نان درست مي كنند را از نزديك مي بيند. لحظه به لحظه آن را حس مي كند. در واقع داستاني كه اين نان طي كرده تا به سفره آنها برسد برايش ملموس است و ديگر لازم نيست كسي به او اين مراحل را توضيح بدهد. اما در زندگي شهر نشيني ذهن كودك ما دچار اين سوء تفاهم مي شود كه محصول به راحتي خريد از سوپر ماركت توليد مي شود. قابل انتظار است كه براي كودك شهري نان يا ميوه آن عزت و احترام را نداشته باشد. درنتيجه طبيعي ترين مسائل زندگي او از سير طبيعي جدا مي شود. براي اينكه سير طبيعي را به ذهن كودك شهري نزديك كنيم نياز است به بچه هايمان از طريق كتاب هاي مصور و فيلم هاي مستند پديده هايي  راكه در طبيعت نمي توانند ببينند، به شكل عكس و توضيحات علمي نشان بدهيم. يعني بايد كاري كنيم كه فرصت داشته باشند اتفاقاتي را كه در طبيعت مي افتد  بدون داوري و  تفسير مشاهده كنند تا برايشان ملموس شود.
تاریخ:
1396/11/15
تعداد بازدید:
117
منبع:
دكترمحمدرضاسرگلزايي روانپزشك
امتیازدهی
میانگین امتیازها:0 تعداد کل امتیازها:0
مشاهده نظرات (تعداد نظرات 0)

ارسال نظرات
نام
آدرس پست الکترونیکی شما
شماره تلفن
توضیحات
تغییر کد امنیتی
کد امنیت
Powered by DorsaPortal